دقیقه های بی تو آنقدر دلگیرند که بی تو می میرند
حادثه غریبی است که هر شب تکرار می شود. عکس ها یکی یکی گذر می کنند و باز خاطرات بر
قلب تنهایم مهر داغ می کوبند . من به چشمانت خیره شده ام به لبخندت شاید مرا بیاد آورند. طولی
نمی کشد چشمانم برایت بی تابی می کنند و اشکهایم سرازیر می شود........................... لبخند
از چهره ات محو می شود و من اشک را در چشمانت می بینم دیگر تاب نمی آورد من نیز نگاه از تو
برمی دارم. چراغ اتاق را خاموش می کنم و در تاریکی شب بخواب می روم.
کاش فردا دنیا ی دیگری می شد کاش
یکشنبه 1 خرداد 1390 - 5:13:02 PM